مدیریت به شیوه سامسونگ
توسعه فنآوری اطلاعات، یکی از مهمترین ویژگیهای دنیای کنونی است. و زندگی در این عصر ایجاب به مشارکت در فرآیند تولید و صرفاً مصرفکننده نبودن میکند. در این مقاله به مرور گامهای موردنیاز برای ایجاد تحول در رهبری و بنگاه تحت مدیریت رئیس هیئت مدیره گروه سامسونگ، «لی کانهی» (Lee Kun-hee) میپردازیم.
لی کانهی برای ایجاد تحولی اساسی در مجموعه شرکتهای گروه سامسونگ، ۸ اصل اساسی زیر را تاکید کرده است که به مرور آنها میپردازیم.
گام اول: اهداف کار خود را تشخیص دهیم.
با تشخیص اهداف کار میتوان پاسخ سوالاتی چون، «هدف از انجام این کار چیست؟» و «آیا ضرورتی برای انجام این کار وجود دارد؟» را میتوان بهدست آورد. برای آنکه اهداف کار خود را به وضوح تشخص داد، باید دربارهٔ گذشته پرسوجو کرد، به زمان و شرایط دقت کرد و ماهیت و طبیعت کار را شناسایی کرد.
گام دوم: مأموریت کار را شناسایی کنیم.
شیوهٔ پرسش لی کانهی جهت آشکار کردن ماهیت کار با طرح سوالاتی چون: چرایی ایجاد این صنعت، نحوهٔ شکلگیری صنعت، فناوری محوری آن، چگونگی روند پیشرفت و انتهای آن، شناخت رقبای اصلی و مخاطبین و مشتریان صنعت موردنظر و خواستهها وانتظارات مشتریان بوده است.
گام سوم: ابتدا به کلو سپس به جزئیات نگاه کنیو.
کار را از سطح کلان شروع و سپس به مسائل خرد بپردازیم. این باور وجود دارد که تحول در سامسونگ با ایجاد تغییر در لی کانهی آغاز شده است.
گام چهارم: بالاترین اولویت را تشخیص دهیم.
با شناخت فلسفهٔ کار، میتوان به سطحی از چیرهدستی برای ارزیابی اولویتها رسید.
گام پنجم: صحت اطلاعات را تأیید کنیم.
در نظر لی کانهی صرف درک واقعیت، کفایت نمیکند. باید این توانایی را داشته باشیم تا آنها را به اطلاعاتی که بتوان از آنها بهرهبرداری کرد، تبدیل کردو لازمهٔ آن تغییر نگرش است. محتوا و کیفیت اطلاعات به نحوهٔ تفسیر در رابطه با اعداد و ارقام بستگی دارد. بنابراین، ضرورت دارد نحوه ٔنگرش خود را متناسب با نیازها تغییر داد.
گام ششم: تصمیم نهایی را اخذ کنید.
ساده فکر کردن و سرعت در تصمیمگیری هر دو از اصول موفقیت در نظر ایشان بوده است.
گام هفتم: اجرایی کردن تصمیمات
از روشهای لی کانهی برای خو گرفتن و انتطباق پیدا کردن کارکنانش با سیاستهای جدید صرف وقت و هزینهٔ زیاد بود و با همین روش به موفقیت بزرگ اینچنینی دست پیدا کرد.
گام هشتم: همواره نسبت به آینده آگاهی داشته باشید.
برای موفقیت در کار باید، خود را به افکار مدیرعامل شرکت مجهز کرد. احتمال و میزان موفقیت در کسبوکار ممکن است برای آغازکننده آن دلسردکننده باشد. موفقیت و یا شکست در هر کار مستقلی به این بستگی دارد که مالک آن کار، ذهنیت یک مدیر عامل را داشته باشد، یا خیر.
برای ایجاد تحولی اساسی و پیشرفت در کسبوکار ، باید تا میزان ممکن اطلاعات مرتبط با این زمینه را مطالعه کرد و از مطالب ذکر شده و تجربیات سایرین به نحو احسن استفاده برد. قرار گرفتن در معرض اینچنین مطالبی زمینهٔ ذهنی را برای فرد فراهم کرده و سبب بهبود در همه جوانب شخصی و کسبوکار میگردد.