نرخ بیکاری سهم نیروی کار بیکار است و به صورت درصد بیان می شود. این نرخ، نشانگر عقب ماندگی وضعف سیستم اقتصادیست؛ به این معنی که با تغییر شرایط اقتصادی، افزایش یا کاهش می یابد و نمیتوان آنرا پیش بینی کرد. زمانی که اقتصاد به شکل ضعیف باشد، انتظار می رود نرخ بیکاری افزایش یابد. از طرف دیگر، زمانی که نرخ اقتصاد سالم در حال رشد وصعود است و مشاغل مناسب نسبتا زیاد هستند، می توان انتظار داشت که این میزان کاهش نشان دهد.
در بسیاری از کشورها، کارآفرینی پدیده ای نو ظهور است. از سوی دیگر، جوامع از سال های بیکاری جوانان متحمل آسیب های اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی شده اند. بنابراین، برای حل این مشکل اساسی، راه حل های جدید زیادی در نظر گرفته شده اما یکی از بهترین روش های ارائه شغل، توسعه کارآفرینی است که منجر به ایجاد شغل های متنوع میشود. و از این رو ، کارآفرینی تاثیر مستقیمی بر بیکاری دارد.
نرخ بیکاری به صورت درصد کارگران بیکار در کل نیروی کار تعریف می شود. کارکنان بیکار هم جزء امار نیروی کار در نظر گرفته می شوند، زیرا نیروی کار شامل مجموع افراد شاغل و بیکار در یک اقتصاد است. نرخ بیکاری بینش های مربوط به ظرفیت غیرقانونی اقتصادی و منابع استفاده نشده را نیز ارائه می کند. معمولا زمانی که اقتصاد گسترش یابد، کارکنان بیشتری به کار دعوت میشوند و بیکاری با افزایش فعالیت اقتصادی کاهش می یابد. از آنجا که تعاریف مختلفی برای اشتغال و بیکاری و همچنین منابع داده های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، پس روش محاسبه نرخ بیکاری در کشورهای مختلف متفاوت است.
حتی در سیستم های اقتصاد سالم نیز بیکاری به سه دلیل بیکاری اصطکاکی ( نمونه های آن، فارغ التحصیلان جدیدی هستند که به دنبال اولین کار خود هستند و کارگرانی که به شهر جدید منتقل شده و کار دیگری ندارند)، بیکاری ساختاری (با اقتصاد تکامل یافته ، عدم انطباق اجتناب ناپذیر بین مهارت های کارگری و نیازهای کارفرمایان به وجود می آید) وبیکاری مازاد (زمانی که دولت با حداقل قوانین دستمزد و یا کنترل دستمزد / قیمت دخالت می کند) وجود دارد.
ثبت نام دوره مدیریت کارآفرینی