برنامهریزی استراتژیک
امروزه که در دنیا شاهد تحولات عظیمی در تمامی زمینهها هستیم، وجود محیط پرتنش و عدم اطمینان بسیاری در اجرای امور وجود دارد و در همین راستا رقابت روزافزونی نیز ایجاد شده است. به همین سبب سیستمهای سازمانی در راستای کسب موفقیت در میدان رقابت باید سبکی از برنامهریزی آيندهنگر و محیطنگر را برگزینند. برنامهریزیای که علاوه بر شناسایی عوامل و تحولات محیطی،در بلندمدت تاثیر آنها را بر سازمان و نحوهٔ تعامل سازمان با آنها را نیز تبیین کند. این سبک از برنامهریزی برنامهریزی استراتژیک، برنامه راهبردی نام دارد. برنامهریزیای که با بررسی محیط خارجی و داخل سازمان، فرصتها و تهدیدهای محیطی و کمبودها و نقاط قوت را شناسایی مینماید.
تعریف برنامهریزی
تعاریف متعددی درمورد برنامهریزی استراتژیک ارائه شده است که در ادامه به چهار مورد از مطرحترین این تعاریف میپردازیم.
فرای و استونر: (Fry and Stoner) برنامهریزی استراتژیک، ابـزار مدیریتی توانمندی برای کمک به شرکتهای کوچک است. تا شرکتها بتوانند به صورت رقابتی خود را با تغییرات پیشبینیشدهٔ محیط مطابق سازند. فرآیند برنامهریزی استراتژیک نگرش تجزیه و تحلیلی از شرکت و محیط مربوط به آن را ارائه مینماید، وضعیت کنونی شرکت را توضیح میدهد و عوامل کلیدی موثر بر موفقیت را تشخیص داده و تشریح میکند.
لرنر: (Learner) برنامهریزی استراتژیک فرآیند تغییر سازمانی مستمر و پیچیده است. اگر ویژگیها ترکیب شوند، فرآیند برنامهریزی استراتژیک موفق و جامعی را تعریف میکنند.
برنامهریزی استراتژیک نقش کلیدی و حائز اهمیتی در موفقیت ارگانها و سازمانها در عرصهٔ کار دارد. تدوین صحیح این برنامه ریزی منجر به برگزینی استراتژیهایی مناسبی در راستای اجرای صحیح و رسیدن به هدف متعالی و پیشبرد اهداف سازمان می شود. این نوع برنامهریزی درصدد خلق آیندهٔ سازمانی بر مبنای جایگاه آیندهٔ احتمالی سازمان بر مبنای تجزیه و تحلیل روندها و سناریوهای پیشبینی شده برای آینده است.
برنامهریزی استراتژیکی سبب انطباق سازمان با محیط میشود و زمینه دسترسی به اهداف را فراهم میکند و علاوه بر آن سبب جهتدهی به اهداف سازمان میشود. چارچوب ایجاد شده بهوسیله تجزیه و تحلیل کل سازمان، محیط داخلی و خارجی و پتانسیلهای سازمان زمینه ورود و موفقیت در بازار رقابتی را فراهم میکند.
برنامهریزی استراتژیک دادههایی چون تجربهها، نیتها و ایدههای موجود را رد گفتوگوهای روزانه سازماندهی نمینماید و با ترکیب و تجزیه و تحلیل آنها در صدد ارائهٔ بینش و هدف سازمانی شفاف برمیآید.
در برنامهریزی استراتژیک تلاش بر این است که روش تفکر و عمل یک سازمان را تغییر دهد. سازمانی آموزشپذیر پرورش دهد و امکان موفقیت را در سراسر نواحی عملیاتی سازمان پخش نماید.
پفر: (Pfeiffer) برنامهریزی استراتژیک فرآیند ایجاد و توسعه رویهها و عملیات ضروری برای دستیابی به آینده است. در این نظریه میان برنامهریزی بلندمدت که به صورت واکنشی است و برنامهریزی استراتژیک تفاوتهایی در نظر گرفته شد است.
• مک کون: (McCune) برطبق این نظریه برنامهریزی استراتژیک فرایندی است که جهت بازسازی و انتقال سازمانی است. برنامهریزی بلندمدت اهداف و پیش بینیها براساس فرض ثبات سازمانی است، درحالی که در برنامهریزی استراتژیک، نقش سازمان در محیط آن بررسی می شود. برنامهریزی استراتژیک باعث می شود تا سازمان فعالیتها و خدماتش را برای برآوردن نیازهای درحال تغییر محیط تطبیق دهد. این برنامهریزی نه تنها چارچوبی برای بهبود برنامه ها ارائه می کند بلکه چارچوبی برای ساختاردهی مجدد برنامهها، مدیریت و همکاریها و نیز برای ارزیابی پیشرفت سازمان در این زمینهها ارائه میکند.
ویژگیهای استراتژیک
در بیان ساده، یک برنامه استراتژیک سبب بهبود عملکرد کلی و همهجانبهٔ سازمان میگردد و دیدی آیندهنگر به کارکنان مجموعه میدهد. برنامهریزی استراتژیکی موفق است که ویژگیهایی چون: ختم شدن به نتیجهٔ کارآمد و مفید، ایجاد نگرش مشترک بر مبنای ارزشها، پذیرش مسئولیت در قبال جامعه، طرحریزی بر مبنای دادههای واقعی و باکیفیت و تقویت مدیریت اثر بخش را شامل شود.